Kendin icin bir yildiz sec

parlakli ve guzel olsun

benim icinde bir yeldiz sec

parlakli olmasi onemli Deyil

sadeje seninkine yakin olsun


برای خودت یک ستاره انتخاب کن


پر نور ترین و زیبا ترین ستاره باشه

 برای منم یک ستاره انتخاب کن


زیبائیش مهم نیست


مهم اینکه به ستاره تو نزدیک باشه

 

Benim ashkim sana sahil gibi sakin kalajak

Benim ashkim sana insan gibi fazlanajak

Benim ashkim sana tarih gibi yazilajak

Benim ashkim sadeje sana kalajak

 

عشق من به تو مثل عشق ساحل به دریا می مونه

عشق من به تو مثل انسان روز یه روز بیشتر میشه 

عشق من به تو مثل تاریخ ثبت میشه 

عشق من فقط و فقط مال تو خواهد بود  

منتظرت هستم . . . . . .

شناختنت بي گناهترين گناهم بود

يافتنت بهانه دلم

و خواستنت نيازم .

با تو

بودن آرزويم و تو را گم کردن ، پيدايش سراب بود

تو مانند پرستو آمدي و به

دورترين ديار غربت رفتي .

بي تو ثانيه ها تکراري شده اند 

 آيينه چيزي جز
سراب را نشان نمي دهد و شقايق غريبي مي کند

و جاده در انتظار مسافر
است

هنوز دلم بدون تو بهانه مي گيرد

و من آرزوهايم را عاشقانه زمزمه مي کنم

 و منتظرت هستم......

دعايم كن بي صدا بميرم

دیگر هیچ شوقی برای زیستن ندارم

ديگر هيچ نايي براي پيمودن ندارم

ديگر هيچ تواني براي جنگيدن ندارم

ديگر هيچ حرفي براي گفتن ندارم

 

صبح كه سپيده مي زند

و يك روز ديگر بي تو آغاز مي شود

ديگر هيچ شوقي براي بيدار شدن ندارم

مي خواهم هميشه خواب باشم

و در خواب و روياهايم تمام شوم

نمي خواهم ديگر هيچ روزي را

بدون تو و در فكر تو سر كنم

مي خواهم در روياهايم دستم را بگيري

قشنگ ترين حرفهاي عاشقانه

را در گوشم زمزمه كني

و مرا تا اوج ابرها ببري

و من با اين روياي شيرين

دنيا را ترك گويم

 

ولي افسوس كه اين رويا حتي

در خواب هم اتفاق نخواهد افتاد

لیاقت اشک ...........

 

زن جوانی همراه همسرش کنار دیوار ایستاده بود و به شدت اشک می ریخت . شیوانا از

 مقابل آنها عبور کرد . وقتی گریه زن را دید ایستاد و علت را از او پرسید.زن گفت : همسرم

 جوان است و گاه گاه با کلامی زشت مرا می رنجاند!

او مرد لایق و خوبی است و تنها عیبی که دارد بد دهنی و زشت کلامی اوست که گاهی مرا

به گریه وا می دارد.

شیوانا با تاسف سری تکان داد و خطاب به مرد گفت :

هیچ انسانی لیاقت اشک های انسان دیگر را ندارد و اگر انسان لایقی در دنیا پیدا شد او هرگز

دلش نمی آید که دل دیگری را بدردد و اشک او را در آورد.