شناختنت بي گناهترين گناهم بود

يافتنت بهانه دلم

و خواستنت نيازم .

با تو

بودن آرزويم و تو را گم کردن ، پيدايش سراب بود

تو مانند پرستو آمدي و به

دورترين ديار غربت رفتي .

بي تو ثانيه ها تکراري شده اند 

 آيينه چيزي جز
سراب را نشان نمي دهد و شقايق غريبي مي کند

و جاده در انتظار مسافر
است

هنوز دلم بدون تو بهانه مي گيرد

و من آرزوهايم را عاشقانه زمزمه مي کنم

 و منتظرت هستم......